فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

معجزه کوچک

nicu(مادر)

15 روز گذشت. 15 روز در NICU نتایج این 15 روز: شکاف لب عدم قرینگی بینی دفرمه بودن ظاهری یکی از گوشها مشاهده نقاط مشکوکی در مغز مشکل چشم عدم بلع عدم گریه نوزاد در این 15 روز کسی پیش دخترم نبود. همه میرفتیم و میامدیم. براش شیر می بردم. هر 3 ساعت 15 سی سی چقدر دوستان و آشنایان تماس می گرفتند و ما معذور از جواب روز 15 بهPost  منتقل شد. آنجا دیگر همیشه باید کسی می بود. داوطلب زیاد بود. 2 تا خواهرام. 2 تا خواهرشوهر و مادرشوهر و خاله ام من معمولا نبودم. نمیذاشتند باشم. همه مادرها انجا بودند اما من نبودم. می گفتند برو استراحت کن دکتر مرتب سراغ مادرش را میگرفت.اما من نبودم خودم هم دلم نمی خواست. نمی تونستم  ببینم اذیت میشه. ...
24 خرداد 1391

از زایشگاه تا بیمارستان1(پدر)

اولین دیدار در زایشگاه به این دلیل بود که سوپروایزر بخش نوزادان زایشگاه با ما فامیل دور بود و من را از درپشتی بخش برد بالا و وارد قسمتی شدم که هیچ آقایی جز دکتر جماعت حق ورود نداشت.  شکاف لبش که اصلا تو ذوق نمی زد ولی چشم راستش خیلی ورم کرده بود و پف داشت خیلی که نه ولی یکم ترسیدم بهم گفتن می تونه ناشی از فشار زایمان باشه یا اینکه دستش رو زده باشه تو چشش. چند تا نشونه بد داشت دیر و بد گریه کرده بود.چشش پف داش.شکاف لب داش و همین چندتا نافرمی بس بود که به قلبش و مغزش و ... شک کنند. اون روز که نمی دونم چرا تموم نمیشد.بالاخره داشت به آخر می رسید بیش تر از اینکه بخاطره خانم کوچولو تازه وارد بترسم واسه خانمم نگران بودم تا اینکه با رضایت شخصی او...
3 خرداد 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به معجزه کوچک می باشد